انسان ها همیشه سفر را بسیار دوست داشته اگر به زندگی انسان نگاه کنیم خود زندگی هم مانند یک سفر است، برای همین، سفر با فطرت انسان عجین شده است. مردم از دیدن جنگلها، طبیعت، مراتع، شهرهای جدید، آداب و رسوم و فرهنگ مردم یک شهر دیگر، بسیار لذت می برند. و اینهاست که انسان را به سفر راغب میکند.
انسان در سفر از روزمرگی نجات پیدا کرده و خودش را پیدا میکند فرصت بیشتری برای خلوت با خود داشته و خودش را بهتر از قبل میشناسد، سفر همانند یک شعر است، سفر همچنان مثل یک قصه میماند، مثل یک قصه زیبا است. همانطور که با ورق زدن کتاب و یا گوش دادن به یک داستان از آن لذت میبریم و منتظر ورق با فصل بعدی هستیم.
هنگامه سفر هر کیلومتری که میپیمایی همانند یک سطر از آن داستان و به هر آبادی و یا شهری که میرسیم همانند یک صفحه از آن داستان است.
همانطور که ما در بیشتر مواقع میتوانیم در بعضی مواقع پایان یک داستان را حدس بزنیم به همین شکل میشود پایان داستان سفر را نیز حدس زد. سفر انسان را میسازد و کامل میکند.